زبان تازه کردن

معنی

[ زَ زَ / زِ کَ دَ ] (مص مرکب) زبان تر کردن. زبان آوردن. (آنندراج): زبان تازه کردن به اقرار تو برانگیختن علت از کارتو.نظامی.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.