معنی

[ رَ کی یَ ] (اِخ) یا رکیة لقمان (لقمان پسر عاد). چاهی است در ثاج نزدیکیهای بحرین میان بحرین و یمامة، ازآن بنی قیس بن ثعلبة و عنزة و بعد قبیلهٔ بنی سعد آنجا را به تصرف درآورد و آن پوشیده است از سنگهای حجر [ ظاهراً همان جایگاه عاد و ثمود ] که آن سنگها از دو ذراع بلندترند. فرزدق گفته است : ولولا الحیاء زدت رأسک هزمةً اذا سبرت ظلت جوانبها تغلی بعیدة اطراف الصدوع کأنها رکیة لقمان الشبیهة بالدحل. (از معجم البلدان ج ۴).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.