۱. حلقۀ در. ۲. حلقۀ میخ طویله.
فرهنگ فارسی عمید
چیدمانی از دستکم سه لرزهسنج با سنجافزار و روش ثبت یکسان [ژئوفیزیک]
واژههای مصوب فرهنگستان
[ زَ / زِ ] (اِ) کاهگل.
لغتنامه دهخدا
مجموعهای از طنابهای مخصوص که در تمرینات آویزورزی به کار میرود [ورزش]
چیزی که با آن دیوار و سقف را اندود میکنند، مانندِ کاهگل و گچ: پنبه به گوش اندر آ کند ز تو ممدوح / پنبه چه گویم که ارزه ریزد و از ریز (سوزنی: ۵۵ حاشیه).
[ اَ زَ / زِ ] (اِ) کاهگل. (جهانگیری) (برهان). اندود. گلابه. اندایه. خازه. آژند. سیاع. (منتهی الأرب). || کِلس. (دهار). گچ. دوغاب. سیم گل. || نام درختی است. (مؤید الفضلاء از شرفنامه) (بر ...
[ اَ زَ ] (اِخ) نام کشور اول است. (آنندراج). نخستین کشور از کشورهای هفتگانه. (بندهش، در پنجم بند ۸ و در یازدهم بند ۳).
کسی که پیشهاش کاهگلمالی یا گچکاری ساختمان است؛ گچکار.
← تحلیل قطعیتی خطر زمینلرزه [ژئوفیزیک]
بهکارگیری روشهای لرزهای برای مطالعۀ ساختارهای زمینشناختی زیرسطحی و تعیین موقعیت ذخایر نفت و گاز و دیگر کانیها|||متـ . کاوش لرزهای seismic prospecting [ژئو ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.