معنی

[ رَ شَ دَ / دِ ] (حامص) حالت رخشنده. صفت رخشنده. روشنی و تاب و ضیا و درخشندگی. (ناظم الاطباء). رخشنده بودن. درخشندگی. روشنی. (فرهنگ فارسی معین).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.