رخت پرداختن
معنی
[ رَ پَ تَ ] (مص
مرکب) کوچ کردن. راهی شدن. عزیمت
کردن. رحلت کردن. عازم شدن :
چو یک مه در آن بادیه تاختند
از او نیز هم رخت پرداختند.نظامی.
از آن کوچگه رخت پرداختند
سوی کوچگاهی دگر تاختند.نظامی.
چو کیخسرو از ملک پرداخت رخت
نهاد اندر آن تاجگه جام و تخت.نظامی.