معنی

[ دَ ] (ع ص، اِ) مؤنث ادهم. شتر مادهٔ نیک خاکسترگون. (منتهی الارب) (آنندراج). - حدیقة دهماء؛ مرغزار نیک سبز که از شدت سبزی و طراوت به سیاهی زند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). || یقال دهماءالناس، ای جماعتهم. (مهذب الاسماء). || دیک دیرینه. (منتهی الارب) (از آنندراج). || گوسپند سرخ خالص. || عدد بسیار. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). || هیأت مرد و گونهٔ وی. (منتهی الارب) (آنندراج). || گیاهی است پهنا که بدان دباغت کنند. (منتهی الارب) (آنندراج). || شب بیست و نهم. (منتهی الارب) (آنندراج) (از مهذب الاسماء).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.