معنی

[ دِ زِ اَ رَ ] (اِخ) کوهی است بالای ابرج که یک نیمهٔ آن محکم است و یک نیمه محکم نیست چنانکه حصار توان کردن و بستدن. اما بتاختن و زودی نتوان ستدن و آب روان در این دز می گذرد و از کوه به زیر می افتد و آب دیه از آن است. (فارسنامهٔ ابن البلخی ص ۱۵۷).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.