معنی

[ دِ رَ بَ ] (نف مرکب) درم بخشنده. بخشندهٔ درم. آنکه درم بخشد: تا درم خوار و درم بخش بود مرد سخی تا درم جوی و درم دوست بود مرد لئیم. فرخی.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.