درماندهی

معنی

[ دَ دِ ] (حامص مرکب) درمان دادن. چاره سازی. دلسوزی نسبت به دیگران از راه درمان کردن دردها و دشواریهای آنان. مداوا. معالجه : دردستانی کن و درماندهی تات رسانند به فرماندهی.نظامی.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.