معنی

[ دادْ وَ ] (نف مرکب) که عدل ورزد. که داد کند. دادگر. دادور: دو پروردهٔ شاه بدخواه سوز یکی دادورز و یکی دین فروز.اسدی. دستور دادگستر سلطان دادورز مسعودسعد ملکت سلطان کامکار.سوزنی.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.