خون خفته
معنی
[ نِ خُ تَ / تِ ] (ترکیب
وصفی، اِ مرکب) خون خوابیده. کنایه از
خونی که بحل کرده باشند و بازپرسی آن
نکنند. (آنندراج):
شهید چشم تو تا روز حشر می گرید
که خون خفتهٔ ما مشکناب می بایست.
ملاقاسم (از آنندراج).
|| خونی که قاتل آن مجازات نشده باشد.