خودداری کردن

معنی

[ خوَدْ / خُدْ کَ دَ ] (مص مرکب) کفّ نفس کردن. || تحفظ. احتراس. حفظ کردن. || امساک کردن. || احتماء. || تعفف. ورع ورزیدن. (یادداشت بخط مؤلف). - خودداری کردن از؛ شکیبیدن از. (یادداشت بخط مؤلف).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.