معنی

[ خَ شَ فَ ] (ع اِ) جنبش. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از تاج العروس) (از لسان العرب). || آمیختگی سخن. || زمین درشت از سنگ نرم که مثل دندان باشد و در آن رفتن نتوانند. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از تاج العروس).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.