خربق سپید

معنی

[ خَ بَ قِ سِ ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) رجوع به خربق ابیض در این لغتنامه شود. بیخ شاخهای باریک سپید است مانند پوست چوب پوسیده و سبک است و بپوست خطمی ماند و تلخ تر از خربق سیاه است. (ذخیرهٔ خوارزمشاهی). نبات او همچون نبات لسان الحمل است، لکن کوتاه تر و رنگ نبات او سرخ است و بلندی ساق او چهار انگشت است، بهم بازنهاده است و میان ساق او تهی است. او را بیخ بسیار است اندر کوهپایه و زمین سخت روید او را بکوبند و با پست بیامیزند. (ذخیرهٔ خوارزمشاهی).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.