خربزهٔ هندو

معنی

[ خَ بُ زَ / زِ یِ هِ ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) هندوانه. شامی. (یادداشت بخط مؤلف): غرغره کردن چون آب عنب الثعلب... و کشکاب و آب خربزهٔ هندو خوردن و بدان غرغره کردن. (ذخیرهٔ خوارزمشاهی). خربزه و خربزهٔ هندو... تن مردم را تری دهد. (ذخیرهٔ خوارزمشاهی). شربتها نر خنک... چون آب خیار و آب خربزهٔ هندو و آب کدو و سکنگبین که بس ترش نباشد، سخت نافع است. (ذخیرهٔ خوارزمشاهی در ذات الریه). و از میوه ها انار املیسی و سیب شیرین که نیک رسیده باشد و خربزهٔ هندو و عناب تر اندکی روا باشد. (ذخیرهٔ خوارزمشاهی).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.