معنی

[ خَ رِ دَجْ جا ] (اِخ) خر متعلق به دجال. معروفست چون دجال ظهور کند خری که او بر آن سوار است خواص عجیبی دارد که از آنجمله است پشکل آن، چه مردمان ابتداء آن پشکل را نقل و نبات می انگارند ولی چون آنرا بکار می برند می فهمند آن پشکل است و دیگر آنکه به هر موی آن طبل آویخته است، بودن این خر باعث میشود که ازدحام و هنگامهٔ عجیبی در عقب آن خر و دجال راه افتد: به اره مر خر دجال را میان ببرم که خرسوار بیندازد از نهیب عصا.سوزنی. - خر دجال ظهور کردن؛ کنایه از ازدحام و جنجال عظیم بودنست. (یادداشت بخط مؤلف).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.