جهاندیده

معنی

[ جَ دی دَ / دِ ] (ص مرکب) آنکه بسیار در اقطار عالم سفر کرده. سیاحت کننده و جهانگرد. مسافر. (برهان). سیاح. (انجمن آرای ناصری). || مجرب. آزموده. کارکشته. تجربه کار. (آنندراج): درست است گفتار فرزانگان جهاندیده و پاک دانندگان.فردوسی. گر از بنده لغوی شنیدی مرنج جهاندیده بسیار گوید دروغ.سعدی.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.