جفته انداختن

معنی

[ جُ تَ / تِ اَ تَ ] (مص مرکب) جفتک انداختن : جفت و طاق سپهر درشکند جفته ای کان تکاور اندازد.خاقانی. خر ز بهر دفع خار از سوز و درد جفته می انداخت صد جا زخم کرد.مولوی. جفته اندازد یقین آن خر ز درد حبذا آن کس کز او پرهیز کرد.مولوی. در بیابان چو گورخر میتاخت بانگ میکرد و جفته می انداخت.سعدی. رجوع به جفته و جفتک انداختن شود.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.