معنی

[ جَ نِ مَ یَ ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) کنایه از طعام و شراب مریم است که از جنبانیدن درخت حاصل میشد. (برهان قاطع): فنادیها من تحتها الا تحزنی قد جعل ربک تحتک سریا.و هزی الیک بجذع النخلة تساقط علیک رطباً جنیا. فکلی و اشربی و قری عیناً. (قرآن ۱۹ / ۲۴ -۲۶). || جشن مریم عیدی است که نصاری معمول میدارند بنام روزی که مریم را خرما از درخت حاصل آمد. (حاشیهٔ وحید دستگردی بر خسرو و شیرین نظامی): چو مریم کرد دست از جشن کوتاه جهان چون جشن مریم گشت بر شاه. (خسرو و شیرین ص ۲۷۲).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.