تیماج
معنی
(اِ) چرم بودار که آن را بلغار و ادیم
نیز گویند و این لفظ ترکی است... و در مدار به
«جیم» فارسی است (تیماچ). (غیاث اللغات) (آنندراج). چرمی است رنگین و بوی خوش
دارد. درشب طلوع سهیل آن را رنگ و بوی
حاصل شود. (شرفنامهٔ منیری). پوست
گوسپند دباغی شده. (ناظم الاطباء). قسمی
چرم اعلی، مقابل میشن. قسمی پوست
پیراستهٔ ستبر و محکم. (از یادداشتهای بخط
مرحوم دهخدا).