(تِ) [ ع. ] (اِ.) جانوری است خزنده و سخت پوست دارای چهار دست و پا، در آب به راحتی شنا میکند، اما همیشه در آب نمیماند، تخمهایش را در خشکی میگذارد. این حیوان دارای فک ...
فرهنگ فارسی معین
سوسمار
فرهنگ واژههای سره
خزندهای شبیه سوسمار با چهار دستوپای کوتاه و پردهدار و دم دراز. درازی بدنش به ده متر میرسد. دهانش فراخ و در فکین بالا و پایین خود قریب ۹۰ دندان دارد. در آب شنا می&zwnj ...
فرهنگ فارسی عمید
گونهای از تیرۀ تمساحیان و راستۀ تمساحسانان که بزرگترین کروکودیل دنیاست و طولش تا شش متر میرسد [زیستشناسی - علوم جانوری]
واژههای مصوب فرهنگستان
[ حَ بَ قُتْ تِ ] (ع اِ مرکب) پودنهٔ نهری. حبق الماء. رجوع به حبق الماء و تمساح شود.
لغتنامه دهخدا
[ دَرْ چَ / چِ یِ تِ ] (اِخ) بحیرهٔ تمساح در مصر سفلی. رجوع به بحیرهٔ تمساح در ردیف خود شود.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.