معنی

[ تَ رِ مَ ] (ع مص) گرامی داشتن. (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). تکریم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). گرامی کردن. (آنندراج). تعظیم و تنزیه و تکریم. (اقرب الموارد). || (اِ) بالش. (منتهی الارب) (آنندراج). وساده و بالش. (از ناظم الاطباء). بالین و بالشی که شخص را از جهت بزرگداشت و احترام بر آن نشانند. (از اقرب الموارد).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.