تقلیس
معنی
[ تَ ] (ع مص) دف زدن و سرود
کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). دف
زدن و خوشخوانی کردن. (آنندراج) (از اقرب
الموارد). || استقبال کردن ملوک و ولاة
را به انواع لهو و لعب بوقت قدوم. (منتهی
الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب
الموارد). || نهادن مرد هر دو دست خود
بر سینه و فروتنی نمودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
|| قلنسوة پوشانیدن کسی را. (از اقرب
الموارد).