معنی

[ تَ ] (اِخ) از سادات آن دیار (کاشان) است. به غیر از این مطلع شعری از او مسموع نشد: گویند بهاری شد و گل آمد و دی رفت ما بی تو ندانیم که کی آمد و کی رفت. (آتشکدهٔ آذر چ شهیدی ص ۲۴۸).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.