معنی

[ تَ زَیْ یُ ] (ع مص) خود را آراستن زن. (منتهی الارب) (آنندراج). خود را آرایش کردن زن. (ناظم الاطباء). تبرج و تزین. (متن اللغة) (المنجد) (اقرب الموارد). || تلبس. (اقرب الموارد). || تمایل دندان: تزیغت اسنانهُ؛ تمایلت. (متن اللغة). رجوع به تزایغ شود.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.