(تِ) [ ازفر. ] (اِمص.)۱- تحریک، توطئه.۲- ماجرای هیجان انگیز در یک داستان و نمایش یا فیلم که باعث جلب توجه یا علاقه میشود.
فرهنگ فارسی معین
← استقامت دیالکتریک [فیزیک]
واژههای مصوب فرهنگستان
← جابهجایی الکتریکی [فیزیک]
[ اِ لِ ] (فرانسوی، ص) آنچه مربوط به الکتریسیته باشد: جرقهٔ الکتریک. || (اِ) در تداول فارسی زبانان به برق و الکتریسیته اطلاق میشود.
لغتنامه دهخدا
مربوط به الکتریسیته؛ برقی.
فرهنگ فارسی عمید
[ اِ لِ ] (ص نسبی) برقی. الکتریسیته ای. منسوب به الکتریک که در تداول فارسی زبانان بمعنی برق و الکتریسیته استعمال میشود. رجوع به الکتریک و الکتریسیته شود: ماشینهای کوچک الکتریکی درهم و برهم ...
(اَ) [ فر. ] (اِ.) وقایع و حوادث مختلفی که به وسیلة آنها مطلب اصلی پرورانده شود و گره یک قطعه را تشکیل دهد و بیننده را جلب کند و احساسات و عواطف را در او بیدار و تحریک کند.
انرژی بار الکتریکی موجود در میدان الکتریکی [فیزیک]
برداشتی که در آن الکترودهای جریان ثابتاند و از یکدیگر فاصله دارند و جفتالکترودهای اندازهگیری پتانسیل بهصورت عرضی ناحیۀ مستطیلشکل بین آنها را طی میکنند [ژئ ...
[ تَ ] (اِ) به هندی سماق. (الفاظالادویه). رجوع به تتری شود.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.