تخت سلیمان
معنی
[ تَ تِ سُ لَ ] (اِخ) آثار
مخروبه ای است در بیست وپنج فرسخی
دریاچهٔ ارومیه بطرف شرقی که عده ای از
مورخین آنرا پایتخت آذربایجان در زمان
پارتیها دانسته و معتقد بودند که آتشکدهٔ
آذرگشسب هم در آنجا بوده است. پایتخت
آذربایجان را در زمان پارتیها یعنی زمان
لشکرکشی آن تونیوس سردار رومی به این
صفحه، مورخین رومی پَرَسْپه می نامند. محل
آنرا در تخت سلیمان کنونی یعنی در
بیست وپنج فرسنگی دریاچهٔ ارومیه از طرف
جنوب شرقی باید جستجو کرد. (راولین سن،
ششمین دولت بزرگ مشرق ص ۲۰۱ از ایران
باستان ج ۳ ص ۲۶۲۴). و رجوع به همان
کتاب ج ۱ صص ۱۷۸ -۱۷۹ و ج ۳
ص ۲۳۵۴ و ۲۳۷۳ و ۲۳۷۴ شود.
آقای دکتر معین آرد: کریستنسن در تاریخ
ایران در زمان ساسانیان آورده: جکسن
گوید این آتشکده [ آتشکدهٔ آذرگشسب ] در
جایی برپا بود که اکنون خرابه های تخت
سلیمان معروف هست و فاصلهٔ آن از ارومیه
و همدان یکی است. این اشتباه نخست از
راولنسن
سرزده، چه او خرابهٔ تخت سلیمان
را در آذربایجان (که در شمال آن محلی است
که اکنون به گنج آباد موسوم است) شهر قدیم
شیز تصور کرده. پس از وی یوستی
پیروی
او کرد و جکسن عقیدهٔ او را تأیید و تقویت
نمود، ولی استاد مارکوارت
در این باب به
آقای پورداود نوشته اند: گنجشک یا الشیز،
اقامتگاه تابستانی خسرو پرویز، امّا اقامتگاه
زمستانی شهریاران سابق، «اترپات» بود.
اقامتگاه تابستانی این شهریاران اخیر موسوم
بوده به فراذه اسپ یعنی اسب خیز، که در
کوهی واقع بوده و امروزه این محل تخت
سلیمان نامیده میشود برخلاف گنجشک یا
الشیز، بنابر آنچه در سیاحت نامه ها مندرج
است باید در نواحی دریاچهٔ ارومیه، سر راه
مراغه و تبریز، در نزدیک لیلان باشد. نظر به
تعریف مفصلی که معربن المهلهل کرده در
نزدیک آن معدن ها و چشمه های نفتی بوده که
آتشکدهٔ آذرگشسب بواسطهٔ آن روشن بوده
است... (مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات
پارسی ص ۲۰۲). و رجوع به آذرگشسب و
شیز و صاین قلعه شود.