معنی

[ تَ ءْ یَ ] (ع مص) (از «أس و») اندوه نمودن برای کسی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج). || بصبر فرمودن. (تاج المصادر بیهقی). تسلی دادن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || تعزیت کردن. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (آنندراج). || یاری کردن کسی را. || چاره جویی و معالجه کردن کسی را. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.