[ تَ ءَخْ خُ ] (ع مص) واپس شدن.
(تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (از ترجمان
علامهٔ جرجانی). پس ماندن. (منتهی الارب)
(آنندراج) (فرهنگ نظام) (ناظم الاطباء). آخر
افتادن. (فرهنگ نظام). ضد تقدم و متأخر ضد
متقدم باشد. || درنگ کردن. (منتهی الارب)
(ناظم الاطباء).