پیروزه‌قبا

لغت‌نامه دهخدا

معنی

[ زَ / زِ قَ ] (اِ مرکب) قبای برنگ فیروزه. آبی. کبود. || (ص مرکب) دارای قبای فیروزه رنگ : خوش است بدیدار شما عالم ازیرا حوران نکوطلعت و پیروزه قبائید. ناصرخسرو.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش