پیروزه‌تخت

معنی

[ زَ / زِ تَ ] (اِ مرکب) تخت از پیروزه کرده. سریری از پیروزه ساخته. تخت برنگ پیروزه یا پیروزه درو درنشانیده : بر آن پیروزه تخت از تاجداران رها کردند می بر جرعه خواران.نظامی.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.