پاکیزه‌چهر

معنی

[ زَ / زِ چِ ] (ص مرکب) زیبا. نیکروی. پاکیزه روی. نکومنظر. صبیح المنظر: که پاکیزه چهر است و پاکیزه تن ستوده به هر شهر و هر انجمن. فردوسی (شاهنامه ج ۱ ص ۳۴۲).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.