بینی پاک کردن

معنی

[ کَ دَ ] (مص مرکب) بینی افشاندن. بینی گرفتن. آب بینی خود را بدستمال و غیره زدودن. امتخاط. تمخط. مخط. (تاج المصادر بیهقی). - امثال: بینی پاک کن پس حدیث ما کن. (از اسرارالتوحید).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.