بینی افشاندن

معنی

[ اَ دَ ] (مص مرکب) بینی فشاندن. بینی گرفتن. بینی پاک کردن. تمخط. فین کردن. (منتهی الارب). امتخاط. انخاط و نخط. (منتهی الارب).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.