معنی

[ بِ کِ فَ / فِ ] (ع ص مرکب، اِ مرکب) مشتق از بلاکیف است، و در اصطلاح علم کلام، قائل بودن به وجود محسوس است بر روش اشاعره در بحث رؤیت. (از برهان) (از آنندراج) (از فرهنگ فارسی معین): قد شهوه بخلقه فتحوفوا شفع الوری فتسندوا بالبلکفه. جاراللََّه زمخشری.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.