معنی

[ بَ قَ ] (معرب، اِ) معرب از لاتینی پاستیناکا. (دزی ج ۱ ص ۹۱). هویج. زردک. (فرهنگ فارسی معین).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.