بخاک چسباندن

معنی

[ بِ چَ دَ ] (مص مرکب) به خاک انداختن. به خاک رساندن. || کنایه از خوار و ذلیل ساختن. (ناظم الاطباء) (آنندراج). || رسوا کردن. (آنندراج).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.