بچنگ آوردن

معنی

[ بِ چَ وَ دَ ] (مص مرکب) به دست آوردن. در اختیار گرفتن. به دست کردن : باز دستم بزیر سنگ آورد باز پای دلم بچنگ آورد.انوری. ز شیرین مهر بردارم دگربار شکرنامی بچنگ آرم دگربار.نظامی.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.