[ دِ رُ نَ / نِ ] (ق مرکب) در حال دلربایی. بادلربایی. دلبرانه : دلربایانه دگر بر سر ناز آمده ای از دل ما چه بجا مانده که بازآمده ای. صائب. رجوع به دلربایی شود.
لغتنامه دهخدا
[ رُ ] (نف، ق) وصف حالی (صفت حالیه). در حالت ربودن. در حال ربودن. (یادداشت مرحوم دهخدا).
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.