(اِ.) درختی با برگهای سبز و لطیف و خوشبو که از دانههای آن روغن معطر میگیرند.
فرهنگ فارسی معین
۱. نگهدارنده؛ محافظتکننده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): پاسبان، دربان، دروازهبان، شتربان، باغبان، پالیزبان، فیلبان. ۲. صاحب؛ دارنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): مهربان.
فرهنگ فارسی عمید
(اِ) سقف خانه از بیرون سو. بمعنی بام است که طرف بیرونی سقف خانه باشد. (برهان قاطع). بام. (فرهنگ شعوری). سقف خانه و پشت بام. (لغت محلی شوشتر). تبدیل بام است. (انجمن آرای ناصری) (آنندراج) ( ...
لغتنامه دهخدا
(اِ) مقصود از کتیرای (صمغ) کافورمانندی نیست که عطاران فروشند بلکه مقصود از گل سرو میباشد که آنرا علمای نبات لاوسونیاالبا گویند که همان حنای اعراب می باشد. گلی است سفیدرنگ و معطر که همچو ا ...
(اِخ) قریه ای است از قرای مصر. (معجم البلدان).
(اِخ) از قرای نیشابور و در جزو دیه های ارغیان است. (از مرآت البلدان ج ۱ ص ۱۶۲). دهی است در نیشابور. (از معجم البلدان).
(اِخ) دهی است جزء دهستان قهره کهریز بخش سربند شهرستان اراک که در ۴۰ هزارگزی شمال خاور آستانه و ۲ هزارگزی راه عمومی واقع است. ناحیه ایست کوهستانی و سردسیر و دارای ۴۴۹ تن سکنه. آب آنجا از قن ...
[ رَ ] (اِخ) ده کوچکی است از بخش گوران شهرستان شاه آباد که در انتهای اراضی پالان واقع شده و ۲۰ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۵).
[ لُ ] (اِخ) محلی است از بخش شاه آباد واقع در ۱۰ هزارگزی شمال شاه آباد بین لرینی و چقازرد. ناحیه ایست کوهستانی و سردسیر و دارای ۱۲۵ تن سکنه، آب آنجا از چاه و چشمه تأمین میشود و محصول عمده ...
[ ] (اِخ) نام محلی به اصفهان در حدود ویذآباذ (بیدآباد). (از محاسن اصفهان مافروخی ص ۸۹).
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.