باران باریدن

معنی

[ دَ ] (مص مرکب) نزول باران. فرود آمدن باران. باریدن باران. فروریختن باران. باران آمدن : عجب که بیخ محبت نمیدهد بارم که بر وی اینهمه باران شوق میبارم. سعدی (طیبات).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.