معنی

(اِ) پرستو. مخفف ابابیل و همان مرغی است که خدای تعالی ابرهه و سپاه او را که با پیلان برای خرابی خانهٔ خدا بمکه آمده بودند بدان مرغ بسنگ انداختن هلاک کرد و در قرآن مجید در سورهٔ فیل بدین نحو آمده است : {/B «أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحََابِ اَلْفِیلِ . `أَ لَمْ یَجْعَلْ کَیْدَهُمْ فِی تَضْلِیلٍ . `وَ أَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْراً أَبََابِیلَ . `تَرْمِیهِمْ بِحِجََارَةٍ مِنْ سِجِّیلٍ . `فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَأْکُولٍ »؛۱-۲۶۱۰۵:۱-۵/} آیا ندیدی که چگونه کرد پروردگار تو بیاران فیل. آیا نگردانید حیلهٔ ایشان را در گمراهی و فرستاد بر ایشان مرغان را گروه گروه از ابابیل که می انداخت آنها را بسنگ از گل. پس گردانید آنها را مانند کاه خردشده. (تفسیر ابوالفتوح رازی ج ۲ ص ۵۸۰). مولوی نیز بدین حکایت تمثل کرده است : در ضعیفی تو مرا بابیل گیر هر یکی خصم مرا چون پیل گیر. مولوی (مثنوی). قوت حق بود مر بابیل را ورنه مرغی چون کُشد مر پیل را؟ مولوی (مثنوی). وآنچه آن بابیل با آن پیل کرد وآنچه پشّه کلهٔ نمرود خورد.مولوی (مثنوی).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.