ایمار
معنی
(ع مص) حکم کردن. (آنندراج)
(منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). تکلیف
کردن به انشاء چیزی یا عملی. (از اقرب
الموارد). || بسیار گردانیدن. (آنندراج)
(المصادر زوزنی)؛ آمره اللََّه؛ بسیار گردانید
خدای نسل و مواشی او را. (منتهی الارب)
(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || فرمان.
(منتهی الارب).