معنی

(اِ) بلغت رومی حنا را گویند و آن برگ درختی باشد که بکوبند و خمیر کنند و بر دست و پا بندند. (برهان) (آنندراج) (هفت قلزم). حنا. (الفاظ الادویه). رجوع به حنا شود. || کتیرا. (الفاظ الادویه). || لعاب بزرقطونا. (الفاظ الادویه). || روغن مرزنجوش. (الفاظ الادویه).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.