[ اُ ] (اِ) ترکی است. دزد. چنانچه از
نصاب ترکی و از اهل زبان بتحقیق پیوسته.
(آنندراج). دزد. (ناظم الاطباء). دزد. اوغری.
(فرهنگ فارسی معین).
- باز اغری؛ باز معلَّمی که بتعلیم
قوشچیان برای صید مرغابی سر به آب
فروبرده به روی آب رود، مرغابیان، جنس
خودش شمرده طبل نمی خورند، چون
نزدیک رسد ناگهان چنگل بخون مرغابیان
نگار بندد. (آنندراج):
ای شوخ قوشچی که ز بیداد خوی تو
اغری دویده باز نگاهم بسوی تو.
داراب بیگ جویا (از آنندراج).
|| هر چیز نیک صورت و جمیل.
(آنندراج).