اشتیاق
معنی
[ اِ ] (ع مص) آرزومند چیزی شدن.
یقال: اشتاقه و اشتاق الیه. (منتهی الارب).
آرزو. آرزومندی. میل. شوق. رغبت بسیار.
بویه. شیفتگی. دلبستگی به کسی :
حافظ آن ساعت که این نظم پریشان می نوشت
طایر فکرش به دام اشتیاق افتاده بود.
حافظ (دیوان چ قزوینی ص ۱۴۴)