معنی

[ اِ ] (ع مص) بر سر پای نشستن و دروا نشستن. (منتهی الارب). فا سر پای نشستن. (تاج المصادر بیهقی): استوفز فی قعدته. (منتهی الارب). سرپا نشستن. چنباتمه نشستن. چنبلک زدن.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.