معنی

[ اِ ] (ع مص) پوشیدن ستور. (تاج المصادر). پلاس بر پشت ستور افکندن. حِلس پوشانیدن ستور را. || حِلس پوشیدن شتر. || باران خرد باریدن. پیوسته باریدن. || بسیار گردیدن گیاه و پوشیدن آن زمین را. || افلاس. (منتهی الارب). || غبن در بیع. || محکم کردن یمین و تأکید آن: احلسته یمیناً؛ اذا امررتها علیه. (منتهی الارب).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.