معنی

[ اِ ] (ع ص) مرد برجامانده که برخاستن نتواند. زمین گیر. زَمِن. حَرَض. مُحرض. حارض. ج، اَحاریض.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.