معنی

[ اَ حَ رر ] (ع ن تف) سوزان تر. گرم تر: احرّ نارالجحیم ابردها.متنبی. احرّ من الجمر. || لطیف تر: هو احرّ حسناً منه؛ او لطیف تر است از آن یک در حسن و خوبی.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.